عکسها را این‌جا ببینید: http://instagramian.com/2019/05/08/googoosh-in-tehran-intercontinantal-hotel/ منبع متن: https://www.instagram.com/p/Bvhhg75hkgX/ ... https://www.youtube.com/watch?v=wi672rBQytc

قسمت ۱۸ نیسان آبی نیسان آبی قسمت هجدهم در قسمت ۱۸ سریال نیسان آبی چه اتفاقاتی افتاد؟ با قایم شدن جمشید در کمد، آتوسا برادرش را بالاخره به حمام فرستاد و خواست جمشید را فراری بدهد که میهمان رسید. به دنبال برادرش امید دوستانش که می‌خواستند بروند شمال حالا کیک و گل خریدند و به خانه آمده‌اند تا سورپرایزش کنند. ستاری به خانه آمده که زری، همسر جامشید با او تماس می‌گیرد. به دنبال جمشید است و آتوسا هم جواب نمی‌دهد. با پایان میهمانی تولد، دوستان امید بیرون می‌روند. امید، برابر آتوسا می‌رود بخوابد که ستاری دم در خانه آتوسا آمده است. ستاری آمده درباره جمشید به آتوسا هشدار بدهد. و البته بعد از چند دقیقه، جمشید را هم غافلگیر می‌کند. ممدرضا هم با نیسان به استانبول رسید. در مسجد، جمشید بی‌منظور می‌پرسد که ستاری، شما دست زن بی‌پناه را نگرفته‌اید؟ جا خوردن ستاری نشان می‌دهد که او هم نقطه ضعفی دارد. جمشید هم عازم ترکیه است. اول با جهان خداحافظی می‌کند بعد به سراغ جمشید هاشم‌پور می‌رود. جمشید هاشم‌پور پیگیر فیلمنامه است. هنوز خبری نشده است. جمشید با آتوسا در فرودگاه است برای رفتن به استانبول که قاسم‌پور ممنوع الخروج است. همزمان کامبوزیا پیامک دریافت کرده که باید برود دادگاه. جمشید به سراغ »برادر« می‌رود. او می‌خواهد بداند ترکیه چه خبر است و قرار است چه کار کند؟ عاطفه درگیر شماره تلفنی است که با او به صورت مزاحمتی تماس می‌گیرد. در فرودگاه، آتوسا و جمشید منتظر پروازند که عباس کله پز هم می‌خواهد برود آنجا خانه بخرد. آتوسا و جمشید می‌خواهند نام همدیگر را به نام دیگری سیو کنند. در نهایت به جلال و جمیله می‌رسند. یک دختر ترک با شوهر عاطفه، سعید، در ارتباط است. حدس عاطفه درست بوده است. از اون پول گرفته اخاذی می‌کند. به خاطر سایت شرط‌بندی. ... https://www.youtube.com/watch?v=q1_i_z1MXiE

... https://www.youtube.com/watch?v=Oi_zEBKfEV0

جوکر فصل چهار قسمت ۳ در راه است و چیزهایی که تا الان گذشته را در این ویدئو با هم مرور می‌کنیم. اولین کسی که این قسمت خندید علی صالحی بود که بعد از سیاوش مفیدی دومین خندانِ این فصل بود. نفر بعدی، بهزاد محمدی بود. در مجموع فضا بیشتر از آن‌که برای مخاطب جالب بود مبتنی بر خوش گذشتن به خود بچه‌ها بود انگار. حضور ذهن و سرعت عمل یوسف تیموری مخصوصا با درآوردن صداها و خواندن شعر و آهنگ‌هایش در واکنش به آهنگ‌های یوسف صیادی. ماجرا کش‌دار پیش می‌رفت تا این‌که بهزاد محمدی در نقش اصلی خودش که بارها در تئاترها توانسته بود با آن مردم را بخنداند. اما با این حال هنوز فضا آنقدری خنده‌دار نشد و پوریا پورسرخ هم این موضوع را در پشت صحنه اعلام کرد. بحث‌ها درباره شوخی دستی و ازدواج و بی‌شوهری پیش رفت. و البته زن گرفتن از آسیای شرقی، که یوسف تیموری تجربه‌اش را دارد اما همان‌طور که قابل کتمان هم نبود، کل این روند شکست خورد. بعد از این نوبت جوکرتایم ورزشی-رقصی مهران رجبی رسید. کاری که البته مهران رجبی نام ورجه ورجه‌ رویش گذاشته بود. البته این موضوعات در نهایت به حذف سیاوش مفیدی انجامید. پوریا پورسرخ نفر بعدی بود که روی صحنه رفت. و یوسف تیموری را بالای صحنه برد. با حضوری مشترک با یوسف صیادی. کمتر از نیم ساعت مانده به آخر برنامه، کارت زرد به یوسف تیموری رسید. به طور کلی این هفته فهمیدیم که آن کسی که توانایی ساز زدن دارد یوسف صیادی است و آن کسی که در میان این افراد می‌توانست گل سنگم را بخواند یوسف تیموری بود. پوریا پورسرخ کارت زرد بعدی را گرفت. و این در حالی بود که ۲۰ دقیقه پایانی برنامه طی می‌شد. پس از این بود که ساز زدن مهران رجبی ادامه پیدا کرد. ده دقیقه پایانی وقت حضور زامبی رسید. زامبی یعنی فردی که سوخته و حذف شده حالا دوباره باز می‌گردد تا کم� ... https://www.youtube.com/watch?v=FQusipuDCLU